آموزش تفکر سیستمی به نوجوانان
این دوره نوجوانان را راهنمایی می کند تا قسمت های به هم پیوسته سیستم های پیچیده مانند بدن انسان، دولت ها و اکوسیستم ها را کشف کنند. دنیای ما به هم پیوسته و پیچیده است. در نتیجه، نوجوانان ما باید فراتر از شیوههای تفکر پراکنده حرکت کنند، که به مشکلات بهصورت مجزا نگاه میکنند یا بر راهحلهای کوتاهمدت تمرکز میکنند. با پرورش نوجوانان بهعنوان متفکر سیستمی، میتوانیم آنها را قادر به دیدن الگوها و سازماندهی یادگیری خود در داخل و خارج از مدرسه کنیم.
بیایید ابتدا این ایده را با توضیح اینکه منظورمان از یک سیستم چیست، توضیح دهیم. به طور کلی، یک سیستم مجموعه ای از عناصر به هم پیوسته است که برای یک عملکرد یا یک هدف سازماندهی شده اند. عناصر یا قطعات سیستم ممکن است چیزهای فیزیکی یا نامشهود باشند. نکته مهم این است که اجزای سیستم به یکدیگر وابسته هستند. تغییر در یک عنصر می تواند در کل سیستم تغییر ایجاد کند. این بدان معنی است که سیستم ها غیر خطی هستند. هنگامی که عوارضی رخ می دهد، آنها جدا از هم نیستند. سیستمهایی که روزانه با آنها مواجه میشویم شامل بدن انسان، شهرها، دولتها، مدارس، شبکههای اجتماعی و آب و هوای زمین است.
در یک مسئله جهانی مانند آلودگی و تولید پلاستیک، اجزای سیستم ممکن است شامل تولید نفت خام، تولید پلاستیک، شرکت ها، مصرف کنندگان، فاضلاب و انتشار گازهای گلخانه ای و فرهنگ باشد. تفکر سیستمی به نوجوانان در مدیریت پیچیدگی کمک میکند تفکر سیستمی یک طرز فکر و همچنین مجموعهای از ابزارها است که نوجوانان را قادر میسازد تا روابط و پیوندهای متقابل را تشخیص داده و درک کنند. توانایی جابهجایی بین اجزا و کل یک سیستم برای درک اینکه چگونه تعاملات باعث ایجاد رفتارهای منفی یا مثبت میشوند.
تفکر سیستمی به نوجوانان ما برای درک پیچیدگی جهان و مدیریت عدم قطعیت آن، به ویژه در زمان افزایش جهانی شدن، کمک می کند. به عنوان مثال، با استفاده از تفکر سیستمی، نوجوانان می توانند کارهای زیر را انجام دهند:
فهم و ارتباط شخصیت های درون یک داستان با اهداف و نتایج داستان
تشخیص اجزای اصلی از اجزای فرعی درون یک متن ادبی، علمی و یا هنری
فهم نقشه و علل و پیامدهای غیرخطی درگیریهای تاریخی یا سیاسی
درک روابط بین بخشهای یک سلول و همچنین بین سلولها، اندامها و سیستمهای بدن
تجزیه و تحلیل و اقدام مسائل دنیای واقعی، مانند گرم شدن کره زمین، فقر، یا ماهیگیری بیش از حد،
سؤال با قصد قبلی : با دانستن اینکه میخواهیم از تفکر خطی «الف به B منجر میشود» دور شویم، میتوانیم عمداً سؤالاتی بپرسیم که نوجوانان را تشویق کند تا در مورد بخشهای مختلف یک سیستم و نحوه ارتباط آنها فکر کنند. به جای اینکه بپرسید “چه چیزی باعث این شد؟” که بیان می کند که یک علت واحد وجود دارد، در عوض می توانیم بپرسیم، “چه عواملی در این امر نقش داشته اند؟” به نوجوانان اجازه میدهد تا دلایل متعدد و روابط غیرخطی را جستجو کنند.
نگاهی به هلیکوپتر بیندازید: جابهجایی بین جزئیات و تصویر بزرگ، یک مهارت مهم تفکر سیستمی و یکی از عادات یک متفکر سیستمی است. هنگامی که به یک موقعیت، رویداد یا موضوع خاص نگاه می کنید، نوجوانان را تشویق کنید تا درباره سیستم ها به عنوان یک کل بحث کنند. به عنوان مثال، در کلاس درس ممکن است یک دایره ایجاد کنیم، که در آن هر دانش آموز بخشی از سیستم را نشان می دهد و با یک توپ رشته ارتباط برقرار می کند. نوجوانان در حین پرتاب کردن توپ رشته به یکدیگر، نحوه اتصال خود را به بخش دیگری از سیستم نام میبرند، در حالی که هر دانشآموز در حین پاس دادن توپ، مقداری از رشته را حفظ میکند. در پایان، نوجوانان میتوانند با کشیدن آرام نخ و دیدن اینکه چه کسی تحت تأثیر قرار گرفته است، به هم پیوستگی قطعات را ببینند.
تشويق تشخيص الگو: ما ميخواهيم نوجوانان شبکه ارتباطات درون سيستمها را ببينند و نحوه اتصال سيستمها به سيستمهاي ديگر را تشخيص دهند. به عنوان مثال، در طول همه گیری کووید-19، دیدیم که چگونه سیستم های بهداشتی بر حمل و نقل و اقتصاد تأثیر گذاشته و منجر به در دسترس نبودن برخی کالاها شد. با پرسیدن، “این چه ربطی به آن دارد؟” ما نوجوانان را تشویق میکنیم تا در یک تحقیق عمیق و گسترده بپردازند.
راهبردهای آموزش تفکر سیستمی
بسیاری از استراتژیها برای تفکر سیستمی، نوجوانان را تشویق میکنند تا «تصاویر سیستم» را تجسم و ایجاد کنند. به دلیل درجه بالایی از تعامل در سیستم ها، بسیاری از استراتژی ها نوجوانان را دعوت می کنند تا ارتباطات را به روش های غیر خطی ترسیم کنند. در اینجا چند استراتژی مشخص وجود دارد که می توانیم از آنها استفاده کنیم.
دایره های متصل: در این استراتژی یک دایره نشان دهنده یک سیستم خاص است و قسمت های سیستم در بیرون نوشته می شوند. نوجوانان با استفاده از مطالعه موردی مانند مقاله، ویدیو یا تجربه واقعی، اتصالات را در سراسر بخشهای دایره ترسیم میکنند و رابطه بین قطعات را روی خط اتصال مینویسند. یک الگوی حلقههای متصل را میتوان برای هر سیستمی که نوجوانان کاوش میکنند تغییر داد.
مدلهای سیستمی: نوجوانان پس از تحقیق در مورد سیستمی مانند جنگلهای بارانی گرمسیری یا صخرههای مرجانی، یک مدل سیستمی را با استفاده از مواد فیزیکی متفاوت ایجاد میکنند، به عنوان مثال. لگو، کاشیهای مغناطیسی، بلوکهای چوبی، کاغذ، توپهای پنبهای، صدفها، سنگها و غیره. نوجوانان پس از ساختن نمایشهایی از سیستم و قطعات آن، مدل را با یادداشتهای چسبناک، فلشها و غیره حاشیهنویسی میکنند تا روابط بین آنها را نشان دهند. این ممکن است شامل ورودی ها و خروجی های سیستم نیز باشد. به عنوان مثال، نور خورشید و دی اکسید کربن به جنگل های بارانی می روند (ورودی ها)، و اکسیژن و بخار آب خارج می شوند (خروجی ها).
بازیها و شبیهسازیها: متیو فاربر در مورد استفاده از بازیهای ساختگرا برای ترویج تفکر در مورد سیستمهای پیچیده مطالب زیادی نوشته است. او نشان می دهد که چگونه ساختن و تفکر با هم ترکیب می شوند تا نوجوانان بتوانند با سیستم ها بازی کنند.
با دعوت از نوجوانان به بازی و کشف ابزارهای تفکر سیستمی، آنها را قادر میسازیم تا ساختارها و الگوهای درون و در سراسر حوزههای محتوا را ببینند. چنین مشارکتهایی میتواند نوجوانان را برای یافتن راهحلهایی برای مسائل محلی، جهانی و بینفرهنگی که ممکن است قبلاً غیرقابل حل به نظر میرسید، توانمند کند.
بدون دیدگاه